فرزین سوادکوهی،نفت خبر:
هر زمستان، خبرگزاریهای رسمی دولت همچون ماشینی تکراری، آمار مصرف گاز خانگی را مثل شمشیری برهنه بر سر خانوارها فرود میآورند: ۳ میلیارد مترمکعب مصرف در یک هفته، ۴۸۱ میلیون مترمکعب مصرف در یک روز.... و ارقامی که نه با هدف هشدار، بلکه مقصر جلوه دادن مصرف کننده بخش خانگی را مد نظر قرار می دهد.
این هیاهوی رسانهای، نقابی بر چهره ناترازی عمیق گاز است. گلوگاهی که دولتها، با اصرار بر گازکشی گسترده بدون برنامهریزی، میادین گازی را به تحریمها و کمبود سرمایه سوق دادند و حالا، به جای پاسخگویی، شهروندان را مقصر جلوه میدهند. خسارت ۱۶ میلیارد دلاری سالانه- و به تعبیری بسیار بیشتر از این- حاصل سه دهه تصمیمگیری ناکارآمد است و نه گرمای بیش از حد خانهها که عاملش مردم باشند.
با ورود به پاییز ۱۴۰۴، موج خبری آشنا و کسالت بارآماردهی مصرف گاز خانگی دوباره آغاز شده. خبرگزاری رسمی وزارت نفت، در ۳۰ آبان گزارش می دهد: مصرف گاز در بخش خانگی، تجاری و صنایع جزء طی هفته ۲۴ تا ۳۰ آبان، با میانگین روزانه ۴۲۸.۵ میلیون مترمکعب و پیک ۴۴۴ میلیون در روز آخر، به مرز ۳ میلیارد مترمکعب رسید .آنگاه تنها دو روز بعد، در اول آذر، خبر می دهد این رقم به ۴۸۱.۲۶ میلیون مترمکعب جهش کرده، و خبر با جملهای هشداردهنده تمام می شود: "رعایت الگوی بهینه مصرف، کلیدی برای عبور از زمستان است."! این اسلوب، که هر سال تکرار میشود، نه تنها آمار خام تحویل مخاطب می دهد، بلکه چراغ خاموش مردم را به صرفهجویی فرا میخواند و گویی ناترازی، تقصیر شعله های روشن خانههاست، نه سیاستهای کلان دولت ها.
این روایت، بخشی از کمپین رسانهای سالانه است که دهها خبر مشابه دیگر را هم در بر میگیرد. از گزارشهای شانا در سالهای ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳ – با تمرکز بر "افزایش مصرف خانگی با سرد شدن هوا" – تا بیانیههای شرکت ملی گاز، همه و همه بر یک پیام تأکید دارند: بخش خانگی، ۴۰ درصد از کل مصرف گاز را میبلعد و زمستان را به بحران بدل میکند. بیهوده نیست که این تمرکز یکجانبه، انگار که عمدی جلوه میکند.
پرسش اینجاست که چرا وزارت نفت، که زیر چتر دولت عمل میکند، هرگز آمار تولید ناکافی یا هدررفتهای صنعتی را با چنین سر و صدایی پوشش نمیدهد؟ پاسخ ساده است. مقصر جلوه دادن مردم، راهی آسان برای فرار از پاسخگویی به ریشههای ساختاری بحران است. طبق برآوردها، هیولای ناترازی گاز سالانه ۱۶ میلیارد دلار خسارت به اقتصاد وارد میکند که رقمی معادل ۱۸ درصد صادرات کل کشوراست و این دیو بیرحم که نه از بخاریهای خانهها، بلکه از تصمیمهای سه دهه گذشته زاده شده.،همچنان می تازد و ارقام را بالاتر و بالاتر می برد و خوراک رسانه ای جدید دیگری فراهم می کند.
سر رشته نخست این مشکل، سیاست گازکشی گسترده بدون چشمانداز بلندمدت بوده است. از دهه ۱۳۷۰، دولتهای متوالی، از مرحوم هاشمی گرفته تا مرحوم رئیسی، با شعار "نعمت گاز برای همه"،بر گازرسانی به ۹۸ درصد خانوارها اصرار ورزیدند. معاون اول رئیسجمهور در ۱۳۹۷ ادعا کرد: "هیچ کشوری مانند ایران شبکه گازرسانی به مردم ندارد." اما سر آخر همین "نعمت"، بدون برنامهریزی برای جایگزینها یا کنترل مصرف، به باری سنگین بدل می شود.
کارشناسان و صاحبنظران،ایده "گازکشی به همه نقاط کشور" را اشتباهی نابخشودنی میدانند.خطایی که منجر به مصرف بیرویه، اتلاف انرژی و وابستگی کامل به گاز طبیعی شده است. امام جمعه اردبیل در آبان ۱۴۰۴ صریحا گفت: "گازکشی به خانهها از ابتدا خطا بود؛ لولهها باید به صنایع میرفت." حالا، با ضریب نفوذ ۹۸ درصدی، زمستانها گاز صنایع را می بندند و برقشان را قطع می کنند و در نتیجه موضوع رساندن همزمان گاز و برق به خانهها، بدون توجه به ظرفیت تولید مکافاتی بزرگ درست کرده است.
دومین مشکل ، عدم توسعه میادین گازی است. ایران، تولید روزانهاش تنها کمی کمتر یا بیشتر از میلیارد مترمکعب است که برای مصرف داخلی و صادرات ناکافی است. تحریمهای آمریکا از ۱۳۹۷، دسترسی به فناوریهای پیشرفته را قطع کرد و سرمایهگذاری خارجی را به صفر رساند. گاز میادین مشترک به دلیل سوءمدیریت و نبود تکنولوژی، به تاراج همسایگان میرود. قطر روزانه ۲۰۰ میلیون مترمکعب از پارس جنوبی برداشت میکند، در حالی که ایران نیمی از آن را از دست داده.
وزیر نفت در اسفند ۱۴۰۳ اذعان کرد که ناترازی، حاصل تصمیمهای سه دهه گذشته است؛ ودر نهایت اینکه برای رفع این ناترازی ها برای چهار سال و هرسال هم به ۱۹ میلیارد دلار سرمایه گذاری نیاز هست اما بدون رفع تحریمها، این آرزویی دور و دراز خواهد بود. در همین حال برخی کارشناسان بدنه دولت معتقدند مشکل، اساسا مالی است و نه تکنولوژیک؛ و در صورت تامین مالی می توان با شرایط موجود کار را توسعه داد.
سوم، نبود بهرهوری در مصرف و ضعف فرهنگسازیست، که خود حاصل سیاستهاست. مدیرکل سیاستگذاری وزارت نفت در مرداد ۱۴۰۳ گفت: "نبود بهرهوری بخش مصرف، دلیل اصلی ناترازی است." اما گویی فراموش می شود که این "بخش مصرف"، شامل صنایع پرمصرف و هدررفتهای انتقال ۱۵ درصدی وبلکه بیشتر هم میشود و نه فقط خانهها، که اینقدر روی ارائه آمار مصرفشان مانور می دهند.
گزارش شانا در آذر ۱۴۰۳ تأکید دارد: "رفع ناترازی نیاز به اصلاحات جدی در مصرف و توسعه صنعت دارد." اما این پرسش به میان می آید که براستی چرا این اصلاحات، از مالیات بر مصارف لاکچری یا یارانه برق گرمایشی شروع نمیشود؟آنگاه به جای آن، رسانههای رسمی هر سال بر "صرفهجویی خانگی" مانور میدهند، گویی مردم مقصرند و نه دولت،که خود این شرایط را بوجود آورده است.
ناگفته پیداست که این اصرار رسانهای فراتر از اطلاعرسانی، ابزاری تبلیغاتی با هدف تاثیر گذاری اجتماعی است. دولت با تمرکز بر آمار خانگی، از زیر بار مسئولیت شانه خالی میکند،تحریمها را نادیده میگیرد، سرمایهگذاریهای ازدسترفته را به فراموشی هدایت می کند، و در عوض گازکشی را "دستاورد" جا میزند.
رئیس کمیسیون انرژی مجلس در شهریور ۱۴۰۳ هشدار داد: "تولید ناکافی و مصرف غیراصولی، ناترازی را بوجود آورده؛ اما سرمایهگذاری کلید اصلی است." معاون وزیر نفت هم در اسفند ۱۴۰۳ تکرار کرد که "باید چالشها را ارزیابی و راهحل عملیاتی تعریف کنیم." اما مشخص نیست که چرا راه حل هایی کاملا واضح کنار گذاشته می شود.
به هر رو، زمستان امسال باز یک آزمون دیگر است که پیش روی دولت است. اگر انگشت اشاره دولت به سوی مردم ، بر توسعه میادین و جایگزینی برق برای گرمایش تمرکز کند، و سود آوری سرمایه گذاری بخش خصوصی تضمین شود و دولت دست از انحصار و دخالت بردارد بی شک ناترازی هم مهار میشود. اما تا وقتی اخبار رسانه های همسو بر مصرف خانگی زوم میکنند، این بحران، میراث سیاستهای ناکارآمد باقی میماند و مثل همیشه مردم، قربانیان خاموش آن خواهند ماند. زمان تغییر حکمرانی انرژی همین حالاست و نه در آینده ای محال.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
اخبار مرتبط
1 روز قبل
2 روز قبل
2 روز قبل
2 روز قبل
2 روز قبل
ویدئو مرتبط