فرزین سوادکوهی، نفت خبر:
همسایگان ایران مانند کویت با پالایشگاه الزور با ظرفیت ۶۱۵ هزار بشکه در روز، عمان با دقم و با ۲۵۵ هزار بشکه در روز و ترکیه با استار با ظرفیت پالایشی۲۰۰ هزار بشکه در روز به فناوریهای پیشرفته روی آورده و بازارهای صادراتی را تسخیر میکنند ولی در همین حال به دلیل تحریم ها پالایشگاههای ایران با ظرفیت اسمی ۲.۴ میلیون بشکه والبته با راندمان عملی حدود ۱.۸تا۲ میلیون بشکه در روز ، درگیر فرسودگی تجهیزات و تحریمها ماندهاند.این شکاف فزاینده نه تنها ایران را از صادرات فرآوردههای باکیفیت محروم کرده، بلکه تأمین نیاز داخلی را هم به چالش کشیده و خطر خاموشی تدریجی صنعت پالایش را به همراه دارد.
ما، با ذخایر عظیم نفتی خود، میتوانستیم قلب تپنده اقتصاد انرژی منطقه باشیم، اما تأسیسات پالایشیمان به یادگارهایی از دهههای گذشته بدل شدهاند. بیشتر پالایشگاهها، مانند آبادان و اصفهان، بیش از ۴۰تا۵۰ سال عمر دارند و با فناوریهای منسوخ دهه ۱۹۷۰ کار میکنند. فرسودگی واحدها منجر به توقفهای مکرر، مصرف انرژی بالایِ گاهی تا ۱۰ درصد بیش از استاندارد جهانی و تولید فرآوردههایی با کیفیت ناکافی شده است.اینک، هرچند ۷۱ درصد بنزین تولیدی به استاندارد یورو ۵ رسیده، اما چالشهای کیفی همچنان وجود دارد و بخش عمدهای از سوختها کاملاً با استانداردهای جهانی یورو ۵مطابقت ندارند و جهان هم بی تفاوت به ما به سمت یورو ۶ پیش میرود.
ظرفیت اسمی پالایش ایران به ۲.۴ میلیون بشکه در روز رسیده، اما راندمان عملی حدود ۱.۸تا۲ میلیون بشکه است؛ بخشی از واحدها به دلیل کمبود قطعات یدکی تحریمزده، نیمهتعطیلاند. هزینههای نگهداری و تعمیرات سالانه به میلیاردها دلار میرسد و آلودگی زیستمحیطی، مانند انتشار دیاکسید گوگرد در بندرعباس، استانداردهای بینالمللی را نقض و مردم شهرها را گرفتار انواع بیماری ها میکند.
در سال های اخیر البته، طرحهایی مانند ستاره خلیج فارس با ظرفیت ۳۶۰ هزار بشکه در روز پیشرفتهایی داشته، اما پروژههای بزرگتر مانند پالایشگاههای میعانات گازی به دلیل کمبود سرمایه خارجی، راکد ماندهاند. تحریمها، نوسانات ارزی و سیاستهای قیمتی دستوری، سرمایهگذاری را به کمتر از ۵۰۰ میلیون دلار در سال محدود کرده، در حالی که نیاز به نوسازی حداقل ۱۰ میلیارد دلار برای بخش پالایش تخمین زده میشود.
این عقبماندگی در مقایسه با همسایگان، تصویری تلخ ترسیم میکند. ترکیه، با تمرکز بر تنوع انرژی، پالایشگاه استار را درسال ۲۰۱۸ راهاندازی کرد. این مجتمع با ظرفیت ۲۰۰ هزار بشکه در روز، حدود ۸۵ درصد نیاز دیزل و جتفیول ترکیه را تأمین میکند و مازاد را به اروپا صادر مینماید. فناوری کُکینگ و هیدروکراکینگ آن، راندمان را به حدود ۹۵ درصد رسانده و انتشار کربن را ۲۰ درصد کاهش داده. ترکیه با جذب ۶.۵ میلیارد دلار سرمایه از آذربایجان، نه تنها وابستگی به واردات را قطع کرده، بلکه سهم خود در بازار بالکان را دو برابر ساخته است.
کویت، غول نفتی خلیج، با پالایشگاه الزور پیشتاز است. این پالایشگاه عظیم، که درسال ۲۰۲۲ راهاندازیشده ، با ۶۱۵ هزار بشکه ظرفیت، بزرگترین واحد پالایشی سبز کاملاً جدید در جهان است. سه واحد تقطیر آن هر کدام ۲۰۵ هزار بشکه فرآوری میکنند و تولید سوختهای پاک یورو ۵ را با محصولات پتروشیمی ترکیب کرده. کویت با ۹ میلیارد دلار سرمایهگذاری، وابستگی به واردات را صفر کرده و حالا حدود ۳۰ درصد فرآوردههایش را صادر میکند، که عمدتاً به آسیا میرود.این پروژه، راندمان انرژی را به ۹۲ درصد رسانده و اثرات زیستمحیطی را با فیلترهای پیشرفته به حداقل رسانده.
عمان هم با پالایشگاه دقم، الگویی از همکاری بینالمللی ارائه داده. این پالایشگاه که در سال ۲۰۲۳افتتاحشده با مشارکت کویت ، ظرفیت اولیه ۲۳۰ هزار بشکه داشته که اخیراً این میزان به ۲۵۵ هزار بشکه افزایش یافته است. طراحی این پروژه بر پایه فناوریهای نوین، مانند کاتالیستهای هوشمند، تولید بنزین و گازوئیل یورو ۵ را تضمین میکند و اثرات کربنی را ۱۵ درصد پایینتر از میانگین منطقه نگه میدارد. عمان با ۹ میلیارد دلار هزینه، نه تنها نیاز داخلی را پوشش داده، بلکه به هاب صادراتی برای آفریقا و هند تبدیل شده و سهم صادراتش را ۴۰ درصد رشد داده است.
عربستان سعودی و امارات متحده عربی هم در این مسابقه پیشتازند.عربستان با ظرفیت کل ۳.۳ میلیون بشکه در روز، پروژههایی مانند مجتمع جوبایل که یکی از بزرگترین مراکز پالایشی جهان در شرق عربستان است را با فناوریهای هیدروژندار نوسازی کرده و راندمان را به ۹۷ درصد رسانده. امارات، با هدف افزایش کل ظرفیت به بیش از ۵ میلیون بشکه تا ۲۰۲۷، پالایشگاههایی مانند روویس با ظرفیت ۸۳۷ هزار بشکه را به مجتمعهای پتروپالایشی تبدیل کرده و صادرات به چین را دو برابر نموده است. این کشورها با جذب بیش از ۵۰ میلیارد دلار سرمایه خارجی در دهه اخیر، از خامفروشی فاصله گرفته و ارزش افزوده را ۳۰ درصد افزایش دادهاند.در مقابل، ایران با وجود پتانسیل۱۰۰ میلیارد بشکه ذخیره، در شاخصهای کلیدی عقب است.
این عقب افتادگی در راندمان پالایش حدود ۷۵ درصد در برابر ۹۰ درصد همسایگان، صادرات فرآورده ۲۰ درصد کمتر از کویت، و سرمایهگذاری سالانه ۱۰ برابر پایینتر از عربستان کاملا مشهود است. این شکاف، بازارهای سنتی مانند عراق و افغانستان را به رقبا سپرده و تورم داخلی سوخت را تشدید کرده. بدون اقدام، پیشبینی میشود تا ۲۰۳۰، سهم ایران در بازار منطقهای ۱۵ درصد افت کند.اما راه نجات وجود دارد. همسایگان نشان دادهاند که کلید موفقیت، سهگانه سرمایه، فناوری و مدیریت است.
ایران میتواند با اصلاح قیمتگذاری حاملها یعنی افزایش تدریجی ۲۰ درصدی، مشوقهای مالیاتی برای سرمایهگذاران خارجی تا ۳۰ درصد معافیت، و تمرکز بر پتروپالایشیها (مانند طرح ۱ میلیون بشکهای جاسک)، مسیر را تغییر دهد. بومیسازی فناوری از طریق سرمایهگذاریهای مشترک با شرکتهای آسیایی، و تأمین مالی از بورس (حداقل ۵ میلیارد دلار)، ضروری است. انتقال دانش از پروژههای موفق مانند ستاره، میتواند راندمان را ۱۵ درصد در دو سال افزایش دهد.
القصه اینکه، ایران در آستانه انتخابی سرنوشتساز قرار گرفته است.نوسازی برای احیای جایگاه تاریخی، یا تسلیم به فرسودگی و از دست دادن رهبری انرژی منطقه. همسایگان با سرعت پیش میروند و بازار را فتح میکنند؛ زمان برای ایران تنگ است، اما اراده سیاسی میتواند شکاف را پر کند. آینده انرژی نه در خامفروشی، که در فرآوردههای هوشمند و پایدار نهفته است فرصتی که نباید از براحتی آن را از دست داد و سوزاند.
انتهای پیام
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
اخبار مرتبط
43 دقیقه قبل
5 روز قبل
5 روز قبل
6 روز قبل
6 روز قبل
ویدئو مرتبط