به گزارش محمد حسین لطف الهی ؛ این اقدام که با استقبال گرم مدیران ارشد صنعت نفت و گاز مواجه شده، سیگنالی قدرتمند به بازار انرژی ارسال میکند: انقلاب هوش مصنوعی، که تشنه انرژی است، میتواند به بزرگترین مشتری جدید نفت و گاز تبدیل شود و چشمانداز تقاضا برای این منابع را متحول سازد.
روز سهشنبه، در سالنهای دانشگاه معتبر کارنگی ملون، جایی که روزی نماد انقلاب صنعتی فولاد بود، دونالد ترامپ در کنار مدیران ارشد شرکتهای بزرگ نفتی و فناوری، از طرحی به ارزش ۷۰ میلیارد دلار برای سرمایهگذاری در حوزه هوش مصنوعی و انرژی در ایالت پنسیلوانیا پردهبرداری کرد.
همزمان، ۲۰ شرکت پیشروی فناوری و انرژی نیز از سرمایهگذاری ۹۲ میلیارد دلاری خود در این ایالت خبر دادند. اما پیام اصلی این رویداد فراتر از ارقام بود: این یک بیانیه استراتژیک برای قرار دادن صنعت نفت و گاز آمریکا در قلب چهارمین انقلاب صنعتی بود. ترامپ با لحنی قاطعانه اعلام کرد: «ما امروز اینجا هستیم زیرا معتقدیم سرنوشت آمریکا تسلط بر هر صنعتی و پیشگامی در هر فناوری است، و این شامل تبدیل شدن به ابرقدرت شماره یک جهان در هوش مصنوعی نیز میشود.» او سپس با کنایهای مستقیم به انرژیهای تجدیدپذیر افزود: «این هوش مصنوعی جدید با نیروی باد کار نخواهد کرد، چون به درد این کار نمیخورد.» این اظهارات، که عملاً انرژیهای تجدیدپذیر را از معادله توسعه زیرساختهای حیاتی آینده حذف میکند، خبر امیدوارکنندهای برای رهبران صنعت نفت و گاز خواهد بود.
مهمترین پیام این اجلاس برای بازار نفت، معرفی یک منبع تقاضای جدید، پایدار و عظیم است: مراکز دادههوش مصنوعی. این مراکز برای پردازش حجم غیرقابل تصوری از دادهها، به مقادیر هنگفتی برق نیاز دارند و مهمتر از آن، این برق باید به صورت ۲۴ ساعته و بدون وقفه تأمین شود. بر اساس گزارش آژانس بینالمللی انرژی (IEA)، پیشبینی میشود تا پایان این دهه، مصرف برق این مراکز تنها در آمریکا از مجموع مصرف برق صنایع سنگینی مانند فولاد، سیمان و مواد شیمیایی فراتر رود. این یک جهش بیسابقه در تقاضای انرژی است.
طرح ترامپ با رد کردن منابع تجدیدپذیر، به طور مستقیم گاز طبیعی و دیگر سوختهای فسیلی را به عنوان تنها گزینههای قابل اتکا برای تأمین این بار عظیم انرژی معرفی میکند. این استراتژی، افق جدیدی از رشد را برای صنعت نفت و گاز ترسیم میکند و با تضمین تقاضای بلندمدت، میتواند نگرانیها در مورد رسیدن به «نقطه اوج تقاضای نفت» را برای سالها به تعویق بیندازد. در عین حال، با وجود یک مشتری بزرگ و در حال رشد مانند صنعتهوش مصنوعی، جذابیت سرمایهگذاری در پروژههای جدید اکتشاف و تولید نفت و گاز افزایش یافته و این امر میتواند منجر به رونق فعالیتهای حفاری، به ویژه در مناطق غنی از گاز شیل مانند خود پنسیلوانیا شود. این رویکرد با حمایت کامل لابیهای قدرتمند نفتی مانند موسسه نفت آمریکاو تصویب قوانینی برای کاهش یارانههای انرژی سبز، یک برنامه منسجم برای تقویت جایگاه سوختهای فسیلی را نشان میدهد.
نکته جالب توجه در این میان، موضع دوگانه شرکتهای بزرگ فناوری است. مدیران عامل شرکتهایی مانند مایکروسافت و OpenAI در گذشته بارها تأکید کردهاند که موفقیت و کاهش هزینههای هوش مصنوعی به «دستیابی به انرژی پاک و ارزان» وابسته است و شرکتهایی چون گوگل و متا نیز سرمایهگذاریهای عظیمی در انرژیهای بادی و خورشیدی انجام دادهاند. حضور آنها در اجلاسی که آشکارا سوختهای فسیلی را ترویج میکند، این سوال را برای بازار ایجاد میکند که آیا این غولهای فناوری در حال تغییر استراتژی خود هستند یا مجبور به پذیرش واقعیتهای سیاسی و زیرساختی فعلی شدهاند. در واقع، اجلاس پیتسبورگ را میتوان نقطه عطفی دانست که در آن، رقابت برای تسلط بر هوش مصنوعی رسماً به رقابت برای تأمین انرژی آن گره خورد. طرح ترامپ یک قمار بزرگ و یک شرطبندی واضح بر روی سوختهای فسیلی است که با وعده احیای اقتصادی و با شعار «در خدمت مردم پیتسبورگ، نه پاریس»، یک روایت سیاسی و اقتصادی قدرتمند ایجاد میکند. برای بازار نفت، این تحولات به معنای یک فرصت تاریخی است تا از یک صنعت سنتی به یک توانمندساز ضروری برای مهمترین انقلاب تکنولوژیک قرن بیست و یکم تبدیل شود. نتیجه این نبرد استراتژیک، نه تنها قیمت نفت و گاز، بلکه ژئوپلیتیک انرژی جهانی را برای سالهای متمادی شکل خواهد داد.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
اخبار مرتبط
حدود 3 ساعت قبل
حدود 4 ساعت قبل
حدود 4 ساعت قبل
حدود 5 ساعت قبل
حدود 7 ساعت قبل
ویدئو مرتبط