در هزارتوی صنعت نفت، جایی میان صخرههای خلیج فارس و بیکران سکوت بیابانهای جنوب، مردانی با لباسهای آبی مشغول کارند. چرخهی تولید، شبانهروزی میگردد و توربینها خستگی نمیشناسند؛ اما آنچه اغلب در گزارشها و نمودارهای تولید نادیده میماند، ضرباهنگ فرسودهی زندگی انسانهاییست که نیروی محرکهی این چرخ عظیماند.
در جهان امروز، مسئولیت اجتماعی تنها در ساخت مدرسه و درمانگاه و کاشت نهال خلاصه نمیشود؛ این مفهوم در ژرفترین معنا، ناظر بر کرامت انسانی و کیفیت زیستن کارکنان نیز هست. و چه جایی مهمتر از صنعت نفت، با شیفتهای فشرده، زیستهای اقماری و فرسودگیهای خاموش، برای آنکه این مسئولیت را جدی بگیریم؟
واژهی مغفول: زندگی
واژهی «زندگی» در فرهنگ لغات شرکتهای عملیاتی، اغلب در پاورقی است. کارکنان روزکار یا نوبتکار، گاه سه هفته در سکوهای دریایی یا کمپهای صنعتی به سر میبرند و تنها اندک روزهایی از ماه، فرصت آغوش خانواده را دارند. در این معادلهی نابرابر، تعادل میان کار و زندگی نه یک آرمان تجملی، که ضرورتی حیاتی برای حفظ سلامت روان و جسم انسانهاست.
و اینجاست که پای مسئولیت اجتماعی درونسازمانی به میان میآید. سازمانی که تنها به خطوط لوله و نمودار بهرهبرداری بیندیشد، دیر یا زود، با نیروی انسانی خسته، بیانگیزه و گاه آسیبدیده مواجه خواهد شد.
مسئولیت اجتماعی: نجات زندگی قبل از آنکه خاموش شود
خلق تعادل میان کار و زندگی در صنعت نفت، پروژهای ساده نیست. اما نشدنی هم نیست. گامهای ابتدایی آن، با شنیدن صدای کارکنان آغاز میشود؛ با درک این حقیقت که پروازهای لغوشده، مرخصیهای نامنعطف، خوابگاههای شلوغ و سیاستهای خشک اداری، چگونه آهسته آهسته انسان را در خودش میبلعند.
سازمانی که بخواهد در مسیر مسئولیت اجتماعی، صداقت داشته باشد، باید با شهامت به درون خود نگاه کند. آیا راهکاری برای کاهش نوبتکاریهای فرسایشی اندیشیدهایم؟ آیا به جایگاه سلامت روان در سیاستهای منابع انسانی فکر کردهایم؟ آیا تعهدی برای حفظ روابط خانوادگی کارکنان احساس میکنیم، یا مرز آن را تا دروازهی پالایشگاه میدانیم؟
پیشنهادهایی از جنس زندگی
1. ساماندهی پروازها و بازبینی شیفتها
تنظیم دقیق زمانهای اعزام و بازگشت، یکی از ابتداییترین نشانههای احترام به زندگی کارکنان است.
2. امکانات ارتباطی واقعی با خانواده
اینترنت پرسرعت، تماس تصویری و فضای خصوصی برای ارتباط با خانه، باید بخشی از الزامات رفاهی باشد، نه یک امتیاز ویژه.
3. رویکرد فعال به سلامت روان
حضور مشاوران، برگزاری دورههای تابآوری روانی، و آموزش مدیران برای درک شرایط زیستی کارکنان، از الزامات عصر جدید است.
4. انعطاف و انسانمحوری در مقررات اداری
سیاستهای منابع انسانی، باید از دل زندگی بیرون بیاید، نه از دل بخشنامهها. مرخصیهای اضطراری، جابهجایی نوبتها و حمایت از والدین، بخشی از همین انعطاف انسانی است.
از شعار تا شرافت
مسئولیت اجتماعی، اگر در تراز سازمانی و نه صرفاً روابط عمومی فهم شود، یعنی پاسخگویی به نیازهای انسان، همانگونه که هست؛ پیچیده، آسیبپذیر، و در جستوجوی معنا. و در صنعتی چون نفت، که همواره با خطر، فشار و انزوا گره خورده، این مسئولیت رنگی دوچندان به خود میگیرد.
تعادل میان کار و زندگی، در دل سکوها و پالایشگاهها، رؤیایی دوردست نیست. اگر سازمان، انسان را نه به عنوان یک «منبع»، بلکه به مثابهی یک «موجود زندهی ارزشمند» ببیند، آنگاه صداها شنیده میشوند، اصلاحات آغاز میشوند، و زندگی، در کنار کار، دوباره معنا میگیرد.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
اخبار مرتبط
حدود 11 ساعت قبل
حدود 14 ساعت قبل
حدود 16 ساعت قبل
حدود 16 ساعت قبل
1 روز قبل
ویدئو مرتبط
رسانه
رسانه
رسانه
رسانه
رسانه