پارسا ملکی، گراشگر نفت خبر: ایران با داشتن منابع سرشار نفت و با هزینه استخراج رقابتی بین ۸ تا ۱۸ دلار برای هر بشکه و امکان کسب سود از صادرات آن، با یک انتخاب استراتژیک روبرو است؛ آیا بر صادرات نفت خام با حاشیه سود تمرکز کند یا با سرمایهگذاری در صنعت پتروشیمی، ارزش افزوده ایجاد کرده و با تولید محصولات با تقاضای رو به رشد جهانی، پتانسیل سودآوری بیشتری را در بلندمدت به دست آورد؟ این گزارش با تحلیل پتانسیل سودآوری هر دو صنعت و در نظر گرفتن چالشهای تحریمها، رقابت منطقهای و تغییرات بازار جهانی انرژی، تلاش میکند تا مشخص کند کدام مسیر سرمایهگذاری میتواند بازده اقتصادی بیشتری را برای ایران به ارمغان آورد.
ایران کدام مسیر را برگزیند؟
جهان انرژی در حال تغییر است. آژانس بینالمللی انرژی در پیشبینی سال 2024 خود، تقاضای جهانی نفت تا اواخر دهه 2020 به اوج 100 میلیون بشکه در روز تخمین زد، اما با رشد انرژیهای تجدیدپذیر – که ظرفیتشان از 1700 گیگاوات در 2020 به 3500 گیگاوات در 2025 رسیده – کاهش یابد. تا 2035، تقاضا ممکن است به 80 میلیون بشکه افت کند. خودروهای برقی و قوانین سبز، این خطر را برای نفت پررنگتر میکنند. اما محصولات پتروشیمی، از پلاستیکهای روزمره تا مواد پیشرفته تا 2040 سالانه 2 تا 5 درصد رشد خواهند داشت.
ایران با گاز ارزان (5-10 سنت به ازای هر مترمکعب) و زیرساختهای عسلویه و ماهشهر مزیت دارد، اما تحریمها، کمبود آب، فرسودگی شبکه برق و رقابت با عربستان و چین، انتخاب را پیچیده کردهاند. اگر سرمایهگذار باشید، باید بپرسیدکدام مسیر سود بیشتری برای شما و آینده ایران به ارمغان میآورد؟
طلای سیاه؛ نقد اما لغزنده
نفت ایران برای سرمایهگذاری وسوسهانگیز است. هزینه استخراج هر بشکه در خشکی 8-12 دلار و در دریا تا 18 دلار است (2025). با قیمت 70 دلار، هر بشکه 52-62 دلار سود میدهد. اگر 10 میلیارد دلار سرمایهگذاری کنید و تولید روزانه را حدودا به 500 هزار بشکه افزایش دهید، سالانه 9.5-11.3 میلیارد دلار سود خواهید داشت. حتی اگر قیمت به 50 دلار افت کند، سود 6.9 میلیارد دلار و در 90 دلار، 12.1 میلیارد دلار خواهد بود. این درآمد برای تأمین نیازهایی اساسی و زیرساختها حیاتی است.
نفت و گاز سریع بازمیگردد، معمولاً در 2-4 سال و در میادین مشترک مثل پارس جنوبی، تأخیر به ضرر ایران و به نفع قطر است. اما تحریمها فروش را سخت کردهاند؛ تخفیف 5-10 دلاری به ازای هر بشکه سود را کم میکند. چاههای قدیمی بدون فناوری جدید تحلیل میروند و مدیریت ناکارآمد و بیثبات دولتی پروژهها را عقب میاندازد. از همه مهمتر، رشد خورشیدی و بادی، آینده نفت را تهدید میکند. پس برای سرمایهگذار، نفت سود کلان اما پرریسکی ارائه میدهد.
نگاهی به عربستان؛ این کشور با تولید 10 میلیون بشکه در روز و هزینه 5-8 دلار به لیدر اوپک بدل شده است و سود هنگفتی کسب میکند. این درآمد، نفوذ جهانی آنها را تضمین کرده و منابع را برای پتروشیمی و پروژههای دیگر فراهم میکند. اما در پتروشیمی، ظرفیت ایران و عربستان قابلمقایسه است. گزارشها نشان میدهند ایران در 2024 حدود 90 میلیون تن ظرفیت دارد، در حالی که عربستان کمی بالاتر یا در سطح مشابه است (برآوردهای صنعت، 2024). چرا فاصله زیاد نیست؟ عربستان ابتدا روی نفت تمرکز کرد تا بازار را قبضه کند و سپس پتروشیمی را گسترش داد. آیا ایران هم باید همین مسیر را دنبال کند؟
پتروشیمی: انعطاف در صادرات، چالش در فناوری
پتروشیمی، آیندهای مقاومتر میسازد. یک بشکه نفت 70 دلاری میتواند به پلیاتیلن تبدیل شود. هزینه تولید یک تن پلیاتیلن 435 دلار است (150 دلار گاز، 100 دلار انرژی و نیروی کار، 100 دلار مواد شیمیایی، 85 دلار متفرقه). با فروش 950 دلار (به دلیل تحریمها)، سود 515 دلار به ازای هر تن است. اگر قیمت جهانی به 800 دلار افت کند، سود 365 دلار میشود. یک کارخانه 300,000 تنی، 154.5 میلیون دلار سود سالانه میدهد. با 10 میلیارد دلار، 5 میلیون تن ظرفیت جدید میسازید که از سال پنجم، سالانه 1-1.3 میلیارد دلار سود دارد.
یکی از مزیتهای کلیدی این صنعت، انعطافپذیری بیشتر در صادرات نسبت به نفت خام است؛ به طوری که ایران در سال ۲۰۲۴ توانست حدود ۱۲ میلیون تن محصول پتروشیمی را به فروش برساند. با این حال، توسعه این بخش نیازمند سرمایهگذاری اولیه بسیار سنگین و دوره بازگشت سرمایه طولانیمدت (۵ تا ۷ سال) است که ریسک آن را افزایش میدهد. علاوه بر این، رقابت با تولیدکنندگان بزرگی چون عربستان سعودی و چین، به خصوص در محصولات پیشرفته و تخصصی، بسیار چالشبرانگیز است. ایران در حال حاضر در تولید محصولات پایه مانند متانول جایگاه تثبیتشدهای دارد، اما در تولید محصولات پیچیدهتر به دلیل نیاز به فناوریهای نوین، با کمبود مواجه است. دسترسی به این فناوریها به دلیل تحریمهای بینالمللی محدود شده است.
عربستان سعودی با بهرهگیری هوشمندانه از درآمدهای عظیم نفتی و بهکارگیری فناوریهای پیشرفته، ابتدا حاشیه سود خود را در بخش بالادستی به حداکثر رسانده و سپس با این پشتوانه مالی قدرتمند، صنعت پتروشیمی خود را توسعه داده است. در مقابل، ایران عمدتاً با اتکا به مزیت گاز ارزان در این حوزه پیشرفت کرده و ظرفیتهای پتروشیمی دو کشور، طبق برآوردها، در حال حاضر قابل مقایسه است. با این حال، عربستان با برنامههایی مانند چشمانداز ۲۰۳۰، به سرعت در حال گسترش و حرکت به سمت محصولات پیشرفتهتر است.
کدام انتخاب بهتر است؟ مسابقه سرعت نفت یا استقامت پتروشیمی
مقایسه بازدهی یک سرمایهگذاری ۱۰ میلیارد دلاری، انتخاب اولیه را روشنتر میکند، نفت میتواند سالانه ۹.۵ میلیارد دلار سود ایجاد کند (که در ۵ سال به ۴۷.۵ میلیارد دلار میرسد)، در حالی که پتروشیمی احتمالاً از سال پنجم به بعد، سالانه حدود ۱ میلیارد دلار سودآوری خواهد داشت (یعنی ۶ تا ۸ میلیارد دلار در ۱۰ سال). واضح است که نفت بازدهی بسیار سریعتری دارد، اما آینده آن با رشد انرژیهای خورشیدی و بادی تهدید میشود. در مقابل، بازدهی پتروشیمی دیرتر محقق میشود، اما با توجه به رشد پایدار تقاضای جهانی برای محصولاتش، چشمانداز امنتری در بلندمدت ارائه میدهد. اما این مقایسه اعداد و ارقام به تنهایی کافی نیست، زیرا مسیر توسعه هر دو بخش در ایران، برخلاف رقیبی مانند عربستان سعودی، با موانع مضاعفی چون تحریمهای بینالمللی و ناکارآمدیهای ساختاری داخلی روبروست. عربستان توانست با تکیه بر نفت بسیار ارزان، ابتدا جایگاه خود در بازار جهانی نفت را تثبیت کرده و سپس با درآمدهای حاصله به گسترش هدفمند پتروشیمی بپردازد. اینکه ایران توانسته است (عمدتاً با اتکا به مزیت گاز ارزان) ظرفیت پتروشیمی قابل مقایسهای ایجاد کند، پتانسیل بالای کشور را نشان میدهد، اما موانع ذکر شده، بهرهبرداری کامل از این ظرفیت و رقابت مؤثر در بازارهای جهانی را به چالش کشیدهاند. بنابراین، انتخاب منطقی برای یک سرمایهگذار در ایران، فراتر از مقایسه صرف بازدهی کوتاهمدت و بلندمدت، نیازمند ارزیابی دقیق ریسکها و فرصتها در چارچوب همین محدودیتها و واقعیتهای خاص اقتصاد ایران است.
رقص بر لبه تیغ؛ چگونه هر دو بازی را ببریم؟
نفت، مانند دویدن برای پیروزی سریع، سود کلان میآورد و اقتصاد را تقویت میکند. پتروشیمی، مانند کاشتن درخت، دیر سود میدهد، اما پایدار است. پلیاتیلن 515 دلار سود به ازای هر تن میدهد، اما نفت 9.5 میلیارد دلار در سال. خورشید، نفت را تهدید میکند، اما پتروشیمی آینده دارد. عربستان با نفت ارزان، بازار را گرفت و پتروشیمی را ساخت، اما ایران در پتروشیمی فاصله کمی با آنها دارد. ایران باید تعادل را حفظ کند: نفت برای امروز، پتروشیمی برای فردا. تحریمها، کمبودها و مدیریت ضعیف مانعاند، اما با بازارهای جدید و بهرهوری بهتر راه باز میشود. شما سیاستگذارید؛ کدام را انتخاب میکنید؟ این تصمیم، آینده ایران را میسازد!
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
اخبار مرتبط
حدود 6 ساعت قبل
3 روز قبل
4 روز قبل
5 روز قبل
6 روز قبل
ویدئو مرتبط